آزمون MBTI

الف : معمولاً احساسات و عواطف خود را در خویش نگه می دارم .

ب : معمولاً احساسات و عواطف خودرا با دیگران و به راحتی درمیان می گذارم .

• الف
• ب

ب : معمولاً احساسات و عواطف خودرا با دیگران و به راحتی درمیان می گذارم .

الف : برای من امور قطعی، عینی و مشخص مهم هستند .

ب : برای من ایده ها، استنباط ها و الهامات مهم هستند.

• الف
• ب

ب : برای من ایده ها، استنباط ها و الهامات مهم هستند.

الف : هنگام تصمیم گیری به آنچه که منطق و خرد بر آن حکم می کند، عمل می کنم .

ب : هنگام تصمیم گیری به آنچه که احساسات و دلم گواه می دهد ، عمل می کنم .

• الف
• ب

ب : هنگام تصمیم گیری به آنچه که احساسات و دلم گواه می دهد ، عمل می کنم .

الف : دوست دارم در شرایط انعطاف پذیر و متغیری زندگی کنم.

ب : دوست دارم همه چیز منظم و برنامه ریزی شده باشد .

• الف
• ب

ب : دوست دارم همه چیز منظم و برنامه ریزی شده باشد .

الف : دوست دارم در زمینه های محدودی اطلاعات داشته باشم ولی در هر زمینه عمیق و کامل.

ب : دوست دارم در زمینه های زیادی اطلاعات داشته باشم ولی در هر زمینه تا حد کم و سطحی.

• الف
• ب

ب : دوست دارم در زمینه های زیادی اطلاعات داشته باشم ولی در هر زمینه تا حد کم و سطحی.

الف : بیشتر اوقات به واقعیات عینی (آنچه که وجود دارد ) توجه می کنم.

ب : بیشتر اوقات حقایق ( آنچه که باید وجود داشته باشد ) را در ذهن و تخیل خود مجسم می کنم .

• الف
• ب

ب : بیشتر اوقات حقایق ( آنچه که باید وجود داشته باشد ) را در ذهن و تخیل خود مجسم می کنم .

الف : از نظر من یک قاضی و داور عادل برای جامعه مفیدتر است .

ب : از نظر من یک معلم و مربی مهربان برای جامعه مفیدتر است .

• الف
• ب

ب : از نظر من یک معلم و مربی مهربان برای جامعه مفیدتر است .

الف : ترجیحاً ملاقاتها و دیدارهای خود را بدون برنامه قبلی و آزادانه انجام می دهم .

ب : : ترجیحاً دیدار با افراد و وعده ملاقات خود را از پیش تعیین می کنم .

• الف
• ب

ب : : ترجیحاً دیدار با افراد و وعده ملاقات خود را از پیش تعیین می کنم .

الف : کم حرف و محتاط هستم و علاقه ای به جلب توجه دیگران به خود ندارم .

ب : توجه دیگران را به خود جلب می کنم .

• الف
• ب

ب : توجه دیگران را به خود جلب می کنم .

الف : اگر معلم بودم ترجیح می دادم دروسی را تدریس کنم که واقعیات و امور قطعی وعینی را شامل شوند (مانند جغرافیا) .

ب : اگر معلم بودم، ترجیحاً دروسی را تدریس می کردم که حقایق و نظریه ها و تئوری ها را شامل شوند (مانند فلسفه) .

• الف
• ب

ب : اگر معلم بودم، ترجیحاً دروسی را تدریس می کردم که حقایق و نظریه ها و تئوری ها را شامل شوند (مانند فلسفه) .

الف : قاطع، محکم و استوار هستم.

ب : انعطاف پذیر ، ملایم و لطیف هستم.

• الف
• ب

ب : انعطاف پذیر ، ملایم و لطیف هستم.

الف : غالباً انجام کارهای پیش پا افتاده و جزئی را فراموش می کنم .

ب : به منظور جلوگیری از فراموش شدن انجام کارها، آن ها را یادداشت می کنم .

• الف
• ب

ب : به منظور جلوگیری از فراموش شدن انجام کارها، آن ها را یادداشت می کنم .

الف : در مهمانی ها، جلسات وگردهمایی ها منتظر می مانم تا دیگران به سوی من بیایند .

ب : در مهمانی ها، جلسات وگردهمایی ها من سر صحبت را با دیگران باز می کنم .

• الف
• ب

ب : در مهمانی ها، جلسات وگردهمایی ها من سر صحبت را با دیگران باز می کنم .

الف : به جزئیات امور توجه زیادی دارم.

ب : بیشتر کلیت هر موضوعی برایم مهم است و به جزئیات آن توجه زیادی نمی کنم.

• الف
• ب

ب : بیشتر کلیت هر موضوعی برایم مهم است و به جزئیات آن توجه زیادی نمی کنم.

الف : به آینده اهمیت زیادی داده و برای آن برنامه ریزی می کنم.

ب : خیلی به آینده فکر نمی کنم.

• الف
• ب

ب : خیلی به آینده فکر نمی کنم.

الف : معمولاً کارها را شروع می کنم و حین اجرا به رفع اشکالات اجرایی وتدارک مورد نیاز می پردازم .

ب : قبل از اجرای طرح ها وکارها برنامه ریزی انجام می دهم .

• الف
• ب

ب : قبل از اجرای طرح ها وکارها برنامه ریزی انجام می دهم .

الف : مایل هستم دوستان کم همراه با ارتباط زیاد و صمیمانه داشته باشم.

ب : مایل هستم دوستان زیاد همراه با ارتباط محدود داشته باشم.

• الف
• ب

ب : مایل هستم دوستان زیاد همراه با ارتباط محدود داشته باشم.

الف : به استفاده از امکانات و توانایی های موجود تاکید دارم.

ب : نوآوری و خلاقیت داشتن در کارها برایم اولویت دارد.

• الف
• ب

ب : نوآوری و خلاقیت داشتن در کارها برایم اولویت دارد.

الف : بیشتر پیرو منطق و دلیل هستم.

ب : بیشتر پیرو احساس و عاطفه هستم.

• الف
• ب

ب : بیشتر پیرو احساس و عاطفه هستم.

الف : در انجام کارهایی که از قبل پیش بینی نشده و یا فعالیت هایی که به سرعت و عکس العمل فوری نیاز دارد ، موفق هستم .

ب : در انجام کارهایی که بر اساس طرح و برنامه قبلی می باشد موفق هستم .

• الف
• ب

ب : در انجام کارهایی که بر اساس طرح و برنامه قبلی می باشد موفق هستم .

الف : به طور معمول دوستان کمی داشته ولی روابط صمیمانه ای با آنها دارم .

ب : به طور معمول با افراد زیادی دوستی و آشنایی دارم .

• الف
• ب

ب : به طور معمول با افراد زیادی دوستی و آشنایی دارم .

الف : عمدتا از زندگی در زمان حال لذت زیادی برده و خیلی به آینده فکر نمی کنم.

ب : به آینده توجه زیادی داشته و آن را پیش بینی می کنم .

• الف
• ب

ب : به آینده توجه زیادی داشته و آن را پیش بینی می کنم .

الف : معمولا مغز من بر قلب من حاکم است .

ب : معمولا قلب من بر مغز من حاکم است .

• الف
• ب

ب : معمولا قلب من بر مغز من حاکم است .

الف : معمولاً در کارهای روزانه مایلم بر حسب ضرورتها و فوریت هایی که پیش می آید عمل کنم .

ب : معمولاً در کارهای روزانه مایلم که طبق برنامه عمل کنم .

• الف
• ب

ب : معمولاً در کارهای روزانه مایلم که طبق برنامه عمل کنم .

الف : از احساسات و عواطف درونی خود کمتر با دیگران صحبت می کنم .

ب : افکار و عواطف خود را آزاد و راحت بیان می کنم .

• الف
• ب

ب : افکار و عواطف خود را آزاد و راحت بیان می کنم .

الف : کلمات مشخص و دقیق را ترجیح داده و بکار می برم.

ب : کلمات تمثیلی و کنایه ای را ترجیح داده و بکار می برم.

• الف
• ب

ب : کلمات تمثیلی و کنایه ای را ترجیح داده و بکار می برم.

الف : در تصمیم گیری ها رعایت عدالت و انصاف از همه چیز برایم مهم تر است.

ب : در تصمیم گیری ها رعایت حال و شرایط دیگران از همه چیز برایم مهم تر است.

• الف
• ب

ب : در تصمیم گیری ها رعایت حال و شرایط دیگران از همه چیز برایم مهم تر است.

الف : معمولاً کارها را شروع می کنم و در حین اجرا به رفع مشکلات پیش آمده می پردازم .

ب : معمولاً قبل از شروع کارها مقدمات کار را آماده و مشکلات را پیش بینی می کنم .

• الف
• ب

ب : معمولاً قبل از شروع کارها مقدمات کار را آماده و مشکلات را پیش بینی می کنم .

الف : کارهای فردی را ترجیح می دهم.

ب : کارهای گروهی را ترجیح می دهم.

• الف
• ب

ب : کارهای گروهی را ترجیح می دهم.

الف : واقعیات ( آنچه که هست ) و پدیده ها برایم جالب اند.

ب : حقایق ( آنچه که باید باشد) و ایده ها برایم جالب اند.

• الف
• ب

ب : حقایق ( آنچه که باید باشد) و ایده ها برایم جالب اند.

الف : برای عدل و انصاف ارزش زیادی قائلم.

ب : برای بذل و بخشش ارزش زیادی قائلم.

• الف
• ب

ب : برای بذل و بخشش ارزش زیادی قائلم.

الف : تهیه فهرست از کار هایی که باید در روز تعطیل انجام داد را کاری بیهوده و عبث می دانم .

ب : تهیه فهرست از کارهایی که باید در روز تعطیل انجام داد را کاری جدی و سودمند می دانم .

• الف
• ب

ب : تهیه فهرست از کارهایی که باید در روز تعطیل انجام داد را کاری جدی و سودمند می دانم .

الف : معمولاً در مهمانی ها و مجالس با شخص یا اشخاصی که از قبل می شناسم گفتگو می کنم .

ب : معمولاً در مهمانی ها و مجالس به دنبال اشخاص جدیدی هستم تا با آنها گفتگو کرده و آشنا شوم .

• الف
• ب

ب : معمولاً در مهمانی ها و مجالس به دنبال اشخاص جدیدی هستم تا با آنها گفتگو کرده و آشنا شوم .

الف : دوستان من اکثراً واقع گرا و واقع بین هستند .

ب : دوستان من اکثراً کسانی هستند که قوه تخیل قوی دارند .

• الف
• ب

ب : دوستان من اکثراً کسانی هستند که قوه تخیل قوی دارند .

الف : به نظر من فردی که با دلایل و استدلال با موضوعات برخورد می کند ، بهتر است .

ب : به نظر من فردی که با عاطفه و احساس واقعی و دلسوزی با موضوعات برخورد می کند، بهتر است .

• الف
• ب

ب : به نظر من فردی که با عاطفه و احساس واقعی و دلسوزی با موضوعات برخورد می کند، بهتر است .

الف : غالباً خود را ملزم به انجام کارها در سر وقت معین و مشخص ندانسته و خود را در محدوده زمان مقید نمی کنم .

ب : غالباً برنامه خود را به طور مشخص و دقیق تعیین کرده و بر انجام آنها در سر وقت مقرر اصرار می ورزم .

• الف
• ب

ب : غالباً برنامه خود را به طور مشخص و دقیق تعیین کرده و بر انجام آنها در سر وقت مقرر اصرار می ورزم .

الف : آرام و متفکر هستم.

ب : با نشاط و فعال هستم.

• الف
• ب

ب : با نشاط و فعال هستم.

الف : دوست دارم فردی واقع گرا و دقیق باشم .

ب : دوست دارم فردی مبتکر و خلاق باشم .

• الف
• ب

ب : دوست دارم فردی مبتکر و خلاق باشم .

الف : به تجزیه وتحلیل موضوعات علاقه دارم .

ب : به فیلم ها و بحث های عاطفی که به مسائل انسانی می پردازند ، علاقه دارم .

• الف
• ب

ب : به فیلم ها و بحث های عاطفی که به مسائل انسانی می پردازند ، علاقه دارم .

الف : معمولاً زندگی خود را با توجه به اوضاع واحوالی که پیش می آید ، تنظیم و اداره می کنم .

ب : معمولاً کارهایی را که مایل به انجام آن هستم یادداشت کرده یا حداقل به طور مرتب به خاطر می سپارم .

• الف
• ب

ب : معمولاً کارهایی را که مایل به انجام آن هستم یادداشت کرده یا حداقل به طور مرتب به خاطر می سپارم .

الف : کم حرف هستم.

ب : خوش صحبت هستم.

• الف
• ب

ب : خوش صحبت هستم.

الف : هر ایده جدیدی را اگر قابل اجرا باشد می پذیرم.

ب : برای هر ایده جدیدی به دلیل نو بودن آن (بدون توجه به اجرایی بودن یا نبودن آن) ارزش زیادی قائل هستم.

• الف
• ب

ب : برای هر ایده جدیدی به دلیل نو بودن آن (بدون توجه به اجرایی بودن یا نبودن آن) ارزش زیادی قائل هستم.

الف : دوست دارم فردی متفکر باشم که عاقلانه رفتار می کند .

ب : دوست دارم فردی عاطفی باشم که با احساسات انسانی رفتار می کند .

• الف
• ب

ب : دوست دارم فردی عاطفی باشم که با احساسات انسانی رفتار می کند .

الف : بعضی افراد مرا آدمی بی نظم و دارای زندگی شلوغ می دانند .

ب : بعضی افراد مرا آدمی خشک و غیر قابل انعطاف می دانند .

• الف
• ب

ب : بعضی افراد مرا آدمی خشک و غیر قابل انعطاف می دانند .

الف : پس از مکث و تأمل کافی، نسبت به بحث یا سؤالات مطرح شده اظهار نظر می کنم .

ب : در هر لحظه که فرصت شد سؤالات را مطرح یا نظر خود را اعلام می کنم .

• الف
• ب

ب : در هر لحظه که فرصت شد سؤالات را مطرح یا نظر خود را اعلام می کنم .

الف : ثبات و استحکام را دوست دارم.

ب : تغییر و انعطاف را دوست دارم.

• الف
• ب

ب : تغییر و انعطاف را دوست دارم.

الف : بیشتر از نتیجه گیری های منطقی و استدلال استفاده می کنم .

ب : بیشتر بر اساس عواطف و عقاید شخصی نسبت به زندگی یا افراد عمل می کنم .

• الف
• ب

ب : بیشتر بر اساس عواطف و عقاید شخصی نسبت به زندگی یا افراد عمل می کنم .

الف : هر وقت که مناسب بود و فرصت دست داد نسبت به انجام کارها آزادانه و بدون فشار اقدام می کنم .

ب : این مهم است که از قبل بدانم چه کاری یا چه چیزی از من انتظار دارند تا به انجام آنها بپردازم .

• الف
• ب

ب : این مهم است که از قبل بدانم چه کاری یا چه چیزی از من انتظار دارند تا به انجام آنها بپردازم .

الف : ترجیح می دهم در جمع افراد توسط فرد دیگری معرفی شوم .

ب : معمولاً در جمع افراد ، دیگران را به یکدیگر معرفی می کنم .

• الف
• ب

ب : معمولاً در جمع افراد ، دیگران را به یکدیگر معرفی می کنم .

الف : تلاش می کنم با رعایت ترتیب ، مراحل پیش بینی شده کارها را انجام دهم .

ب : هنگام انجام دادن کارها از قسمت های بی اهمیت آن صرف نظر می کنم .

• الف
• ب

ب : هنگام انجام دادن کارها از قسمت های بی اهمیت آن صرف نظر می کنم .

الف : نسبت به هر گروه یا افراد سازمانی که با آنها کار می کنم ، براساس تجزیه وتحلیل دقیق اوضاع و اطلاعات موجود اظهار نظر می کنم

ب : نسبت به هر گروه یا افراد سازمانی که با آنها کار می کنم ، براساس درک نیازهایشان، عواطف انسانی و خود را به جای آنها گذاشتن اظهار نظر می کنم .

• الف
• ب

ب : نسبت به هر گروه یا افراد سازمانی که با آنها کار می کنم ، براساس درک نیازهایشان، عواطف انسانی و خود را به جای آنها گذاشتن اظهار نظر می کنم .

الف : معمولاً بدون فوت وقت یک کار یا پروژه را شروع و به هر قسمتی از آن که ممکن باشد زودتر می پردازم .

ب : معمولاً در انجام کارها آنها را به اجزای مشخص تقسیم کرده وسپس به ترتیب به انجام بخش های مشخص شده می پردازم .

• الف
• ب

ب : معمولاً در انجام کارها آنها را به اجزای مشخص تقسیم کرده وسپس به ترتیب به انجام بخش های مشخص شده می پردازم .

الف : به کارهای فردی ( یا حداکثر با یکی دو نفر دیگر ) علاقمندم .

ب : به کارهای گروهی علاقمندم .

• الف
• ب

ب : به کارهای گروهی علاقمندم .

الف : یکی از اشکالات اساسی زندگی من ، یکنواختی و چسبیدن به برنامه و کار مشخص بوده است .

ب : یکی از اشکالات اساسی زندگی من از شاخه ای به شاخه ای پریدن و داشتن برنامه های متعدد بوده است .

• الف
• ب

ب : یکی از اشکالات اساسی زندگی من از شاخه ای به شاخه ای پریدن و داشتن برنامه های متعدد بوده است .

الف : قاطع بودن برای من الویت است.

ب : ملایم و احساسی بودن برای من الویت است.

• الف
• ب

ب : ملایم و احساسی بودن برای من الویت است.

الف : علاقمندم جلسات و گردهمایی ها هنگامی شروع شود که همگی افراد حضور و آمادگی لازم را داشته و احساس راحتی کنند.

ب : علاقمندم جلسات رأس ساعت مقرر شروع شود و روی وقت شناسی تأکید دارم .

• الف
• ب

ب : علاقمندم جلسات رأس ساعت مقرر شروع شود و روی وقت شناسی تأکید دارم .

الف : از نظر دیگران ممکن است فردی گوشه گیر و منزوی به نظر برسم .

ب : از نظر دیگران ممکن است فردی پر حرف وسطحی به نظر برسم .

• الف
• ب

ب : از نظر دیگران ممکن است فردی پر حرف وسطحی به نظر برسم .

الف : کارها را با نظم و ترتیب و مرحله به مرحله انجام می دهم .

ب : قسمت های مهم و جالب کار را زودتر انجام می دهم .

• الف
• ب

ب : قسمت های مهم و جالب کار را زودتر انجام می دهم .

الف : رعایت اصول و قوانین برایم بسیار مهم است.

ب : مهربانی و گذشت در زندگی برایم بسیار مهم است.

• الف
• ب

ب : مهربانی و گذشت در زندگی برایم بسیار مهم است.

الف : مقید بودن به برنامه ای که از قبل مشخص شده باشد برای من جالب نیست .

ب : از انجام دادن کارهایی که از قبل مشخص شده باشد احساس رضایت دارم .

• الف
• ب

ب : از انجام دادن کارهایی که از قبل مشخص شده باشد احساس رضایت دارم .